الباربری: "در هالند توانستم احساس کنم که در خانه خودم هستم"

زمانی که الباربری و یومنا به هالند آمدند، متوجه چند نکته در مورد فرهنگ هالندی شدند. هالندی ها مستقیم حرف میزنند، تصمیمات سنجیده می گیرند و هالندی ها معمولاً الکل می نوشند. بسیار متفاوت از آنچه در کشور مبدأ خود به آن عادت داشتند.

الباربری توضیح می دهد: "هنگامی که هلندی ها می خواهند چیز بگویند، بلافاصله آنچه را که می خواهند می گویند. ارتباطات در مصر کمتر مستقیم است." یومنا: "هلندی ها متفکر هستند. آنها قبل از تصمیم گیری، خوبی ها و معایب را به طور کامل می سنجند. سوری ها بسیار زود عمل میکنند."

با وجود تفاوت های عمده بین هلندی ها و سوری ها، یومنا از هالند قدردانی می کند. "زندگی در هالند چشمان من را به دیدگاه های جدیدی در مورد زندگی باز کرده است. پیش از این زندگی من حول محور فعالیت های اجتماعی می چرخید. در هالند من بیشتر به ایجاد شغل و کسب درآمد اهمیت می دهم. این واقعا دیدگاه من را تغییر داده است."

یومنا 7 سال پیش از طریق الحاق خانواده به همراه مادرش به هالند آمد. "من واقعاً باید برای یادگیری زبان و یافتن کار وقت بگذارم. زبان و کار در روند ادغام من بسیار مهم بوده است. از طریق کارم یاد گرفتم که با فرهنگ های مختلف، به ویژه هالندی ها برخورد کنم. یاد گرفتم که چگونه باید با هالندی ها ارتباط برقرار نمایم."

یادگیری زبان هالندی نیز برای الباری مهم بود تا در هالند حس بیگانه بودن نداشته باشد. اما در حالی که زبان هالندی را آموخت و با مردم هالند دوست شد، به فرهنگ و مذهب خود نیز وفادار ماند.

البربری: "من همیشه مسلمان مانده ام و ارزش های فرهنگی خود را حفظ کرده ام. به عنوان مثال، من هرگز مشروبات الکلی نمی نوشم و گوشت خوک نمی خورم. اگرچه حفظ دین و سنت ها در اینجا دشوارتر از اینکه در کشور خود و جامع خود باشید، می باشد. در اینجا شما افراد زیادی را می بینید که الکل می نوشند و گوشت خوک می خورند.

اگرچه یومنا و البارباری اکنون در هالند احساس می کنند که در خانه خود هستند، اما یک مسیر دشواری را پشت سر گذاشتند. الباربری خاطرنشان می کند: "ادغام در حال حاضر دشوارتر از قبل است، یعنی اختیار کمتر دارید. بسیاری از الزامات و قوانین در طول 20 سال گذشته اضافه شده است. به عنوان مثال، اگر می خواهید تابعیت هالندی بگیرید، دشوارتر از قبل است. اکنون باید در امتحانات دوره آموزش شهروندی شرکت کنید.

یومنا همچنین احساس میکند فشار در زمینه ادغام در جامعه بیشتر شده است، اما تماس با همشهریان خودش در واقع به او کمک کرده است. "از آنجا که من در هالند با افرادی که زبان مادری و ارزش های فرهنگی یکسانی دارند تماس دارم، به سرعت در اینجا احساس امنیت و آرامش کردم. این احساس را داشتم که می توانم هویت خود را در هالند نیز حفظ کنم. این احساس به من کمک کرد تا ادغام شوم، فکر می‌کنم تماس با افراد هم فرهنگ و هالندی به ادغام کمک می‌کند.